قاصدک از بوته اش پرواز کرد
با پرستوها سفر اغاز کرد
اسمان در مرگ گلها اشک ریخت
اشکهایش را به روی خاک ریخت
ناگهان از خاک امد یک صدا
آسمان میکرد صد شکر خدا
نرگسی زیبا و خوشبو و سپید
از میان خاک می امد پدید
بازهم فصل خزان از راه رسید
از دل سرد زمین نرگس دمید
نظرات شما عزیزان:
|